اس ام اس عاشقانه

از شير مرغ تا جوراب دايناسور

هر چيزي كه تو بخواي...

 

 

.
چقدر دوست دارم با خیال راحت …
یک نفس عمیق بکشم …
نفسی که پر باشد …
از بوی آرامش وجود تو …
.
.
.
گذشت ، دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم
حالا یک بار از شهر می رویم …
یک بار از دیار … یک بار از یاد … یک بار از دل … و یک بار از دست …
.
.
.
نمیدانی … !
چطور گیج می شوم …
وقتی هرچه می گردم …
معنی نگاهت …
در هیچ فرهنگ لغتی …
پیدا نمی شود … !
.
.
.
دلم به بهانه ندیدنت گریست
بگذار بگرید و بداند هرچه خواست همیشه نیست …
.
.
.
هیچگاه ادعای خاص بودن نکردم،
اما خاص بودن عشق تو…
مرا هم خاص کرد
.
.
.
.
وقتی گرمای نگاه تو نیست این میشود حال و روز زمستانی من :
سرماخوردگیهای پی در پی ، تب و لرز های بی پایان … !
.
.
.
بعد از مـرگـم
قـلــبـم را جــدا از مـن خـــاک کنید
من و دلـــم هیچ گاه
آبـمـان توی یک جـوی نرفت…
.
.
.
مثلِ همیشه برای تو می نویسم
تو
به نیت هر که دوست داری بخوان …
.
.
.
روزایی که “تو” توشون نیستی  حیفم میاد زندگیشون کنم …
.
.
.
تو را سفید می نویسم که ازدحام تمام رنگ هاست
و عاشقانه می خوانم
عشقی که حاصل جمع تمام عاطفه هاست !
.
.
.
می گویند عشق خدا به همه یکسان است
ولی من می گویم مرا بیشتر از همه دوست دارد
وگرنه به همه یکی مثل تو میداد …
.
.
.
چه خوب است که هستى …
وقتى که هستى ورود هر غریبه اى به این سراى پر از تو ممنوع میشود …
و این براى بیتابى من تاب است …
.
.
.
پیچک می شوم ، وحشی می پیچم به پروپایت …
تاحتی نتوانی آنی بی “من” بودن را زندگی کنی
.
.
.
برای دوست داشتنت نیاز به استخاره نبود
امــا برای با تو بودن و با تو ماندن
سَراپــا نیـــازمند استجابَت دعایم
.
.
.
این روزها
همه چیز بوی تو را دارد
حتی هوا …
آنقدر زیاد که دوست دارم …
رگهایم هم احساست کنند …
.
.
.
.
فصل فصلِ زندگی را جستجو کردم
ابر بسیار دیدم !
اما هیچ بارانی چون تو
مرا به دریا نبرد !
.
.
.
معنی دوست :
د = دور ازهم
و = واسه هم
س = سایه هم
ت = تا عمرداریم برای هم
.
.
.
چــــه لذتی بــــآلا تر از اینکـه اسمــت
قسـم راستـــِ یــک نفــر بآشـــَد . . .
.
.
.
صبرت که تمام شد
نرو
تازه معرفت از آن لحظه شروع میشود …
.
.
.
فکر کنم
به بوی عطر تو حساسیت دارم
همین که در ذهنم می پیچد
از چشم
اشک می آید …
.
.
.
گرمای دستانت را
چون پیام آوری
در قبیله ی دستانم
برانگیز
پیش از آن که
این همه احساس
این همه دیوانگی
این همه شیطنت های از سر دیوانگی
در سرمای دستانم جان سپارند
جوانمرگی شگون ندارد
.
.
باران که گذشت
دلم پرواز می خواهد…
دلم با تو پریدن در هوای باز می خواهد…
دلم آواز می خواهد…
دلم از تو سرودن با صدای ساز می خواهد…
دلم بی رنگ و بی روح است…
دلم نقاشی یک قلب پر احساس می خواهد…اگه زندگیم در یه کاسه آب خلاصه می شد
اونو بدرقه راهت می کردم…

.

.

.

عشق از ازل است و تا ابد خواهد بود
جوینده ی عشق بی عدد خواهد بود
فردا که قیامت آشکارا گردد
هرکس که نه عاشق است رد خواهد بود …

.

.

.

در دل دردیست از تو پنهان که مپرس
تنگ آمده چندان دلم از جان که مپرس
با این همه حال و در چنین تنگدلی
جا کرده محبت تو چندان که مپرس . . .

.

.

.

 

 

در قید غمم، خاطر آزاد کجایی؟
تنگ است دلم، قوت فریاد کجایی؟
با آنکه ز ما یاد نکردی..
ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی؟

.

.

.

شکر خدا نشد که عاشقت شوم
تقدیر این نبود که من لایقت شوم
یاد توا کنار دلم چال کرده ام
تا بیخیال تو و هق هق ات شوم

.

.

.

گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری
ولی انگاه همین جا و همین دور و بری
ماه می تابد و انگار تویی می خندی
باد می آید و انگار تویی می گذری . . .

.

.

.

وقتی خداحافظی میکنیم
چــه انـرژی عـظیـمی مـی خواهـد کـنترل اولین قـطره اشک بـرای نـچکیـدن . . .

.

.

.

 

اشک خیمه زده بر صفحه ی چشم نگرانم
چنـد روزیسـت که دلواپسـم و بـد نگرانم
کوچه از رهگذر سرد غمت زار و گرفته ست
شب بی تابش ماه روی تو برده امانم . . .

.

.

.

احساس تو چون طراوت باران است
بر زخم شکوفه های گل درمان است
هر وقت که در هوای تو می چرخم
انگار نفس کشیدنم آسان است . . .

.

.

.

من نه سکوت میکنم نه فال عشق از برم
فقط به تو خیره شدم ، من از تو هم ساده ترم
تو خوب میفهمی مرا وقتی پر از بهانه ام
ببین برای ماندنت چقدر عاشقانه ام . . .

::
::

بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد
یا آن که گدایی محبت شده باشد
خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است،
بگذار که آیینه نفرت شده باشد . . .

 

.

.

.

 

انسانهای پاک و ساده را با تمام وجود دوست دارم
همانهایی که بدی هیچکس را باور ندارند
همانهایی که برای همه لبخند میزنند
همانهایی که بوی ناب “آدم” میدهند
و من باور دارم که وجود نازنینت شایسته دوست داشتن است . . .

.

.

.

تا چند نظر به روی مهتاب کنم / خود را به هوای دیدنت آب کنم
یک قطعه ی عکس خود برایم بفرست / تا در دل بیقرار خود ، قاب کنم . . .

.

.

.

این روزها هوای مرا نداری ، خفه نمیشوی ؟ بی هوای من !

.

.

.

 

خواب دیدم که دلم بند تو بود / خواب من تعبیر لبخند تو بود
تو به سان گل شدی اوج شکوه / نبض من ، در ساقه آوند تو بود . . .

.

.

.

باز هم از یاد تو ، شعله به پا خواسته / آتش سرخش ز نور ، قلب من آراسته
زردی روی مرا ، نیک تماشا نما / شمع وجود من از دوری تو کاسته . . .

.

.

.

دل صدچاک ما را تیغ ترحم بدرید / دل ما را به همان قیمت ارزان بخرید
دل من گرچه شکسته ، گوهری ناب شده / عشق در قلب تو آن تحفه ی نایاب شده .

.

.

.

زندگی چیدن سیبی است که یاید چید و رفت
زندگی تکرار پاییز است که باید دید و رفت
زندگی رودی است جاری هر که آمد
کوزه ای شادمان پر کرد و مشتی آب نوشید و رفت
قاصدک ? این کولی خانه بدوش روزگار
کوچه گردیهای خود را زندگی نامید و رفت . . .

.

.

 

قلبم فدای عزیزی که دنیایی از دلتنگی را به امید یه لحظه دیدنش به جان میخرم

.

.

.

فرشته مهربون از آسمون اومد پایین و گفت:
ازین دنیا چی می خوای تا برات برآورده کنم !
گفتم: اونی که داره این اس ام اس رو می خونه
گفت: نگفتم که تمومه دنیا رو !

.

.

.

با نگاهی هرس کن علف های هرز دلتنگی ام را . . .

.

.

.

باز هم از چشمه لبهای من/تشنه ای سیراب شد سیراب شد
باز هم در بستر آغوش من /رهروی در خواب شد در خواب شد
(فروغ)

.

.

.

نه سرو و نه باغ و نه چمن می خواهم
نه لاله نه گل نه نسترن می خواهم
خواهم ز خدای خویش کنجی خلوت
من باشم و آن کسی که من می خواهم . . .

.

.

.

آنکه باید بسوزد و بسازد منم / آنکه دائم بی تو میسوزد منم
آنکه آتش زد به قلب من تویی / آنکه خاموش است و میسوزد منم . . .

.

.

.

هر لحظه در کنار منی عاشقانه تر
با قلب عاشق و بدنی عاشقانه تر
تکرار شو حوالی دستان خسته ام
شاید مرا رقم بزنی عاشقانه تر . . .
.

.

.

ای داد دوباره کار دل مشکل شد
نتوان ز حال دل غافل شد
عشقی که به چند خون دل حاصل شد
پامال سبکسران سنگین دل شد

.

.

.

زندگی سخت است تو آسان بگیر
زندگی درد است تو درمان بگیر
زندگی مار است تو جانش بگیر
زندگی جام است تو کامش بگیر . . .

.

.

.

پر است خلوتم از یاد عاشقانه ی او / گرفته باز دل کوچکم بهانه ی او
نسیم رهگذر این بار هم نیاورده / به دست قاصدکی نامه با نشانه ی او

.

.

.

هر روز نبودنت را بر دیوار خط کشیدم
ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد
خوش به حال تو که خودت را راحت کردی
یک خط کشیدی تنها ، آن هم روی من

.

.

.

قلب تنها چیزی است که شکسته اش هم کار میکنه

.

.

.

هنوز هم از تمام کارهای دنیا ، دلبستن به دلت بیشتر به دلم میچسبد

.

.

.

زخم که میخوری ، مزه مزه اش کن ، حتما نمکش آشناست !

.

.

.

من را از هر طرف نگاه کنی ، عاشق تو از آب در می آیم !

.

.

.

قلب کال من در فصل دست های تو می رسد
فصلی برای تمام رویاها ، دستی برای تمام فصل ها

.

.

.

بند دلم را به کفش هایت گره زده بودم که هرجا رفتی دلم را با خود ببری
غافل از اینکه تو پابرهنه میروی و بی خبر !

 

 


مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه