مرگ

از شير مرغ تا جوراب دايناسور

هر چيزي كه تو بخواي...

يارو نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش !

 

مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت !

 

مرده یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعدا :(

 

مرگ : نه اصلا راه نداره ! همه چی طبق برنامست ! طبق لیست من الان نوبت توئه :D

 

مرده گفت : حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر . . .

 

مرگ قبول کرد و مرده رفت شربت بیاره ! توی شربت ۲ تا قرص خواب خیلی قوی ریخت !

 

مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت . . .

 

مرده وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد نوشت آخر لیست و منتظر شد تا مرگ بیدار شه . . .

 

مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت ،به خاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن



مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه